واکسن دو ماهگی

دیروز  نازنین زهرا رو بردیم واکسن دو ماهگی بزنه به همراه داداشش علی که اونم واکسن کلاس اول بزنه. 

 خواهر نازنین زهرا، نازنین فاطمه رو گزاشتیم کلاس کامپیوتر و رفتیم دنبال مامان جون و آقا جون نازنین زهرا که بیاد خونه ما. 

به نازنین زهرا و علی هم دارو دادیم که خیلی حالشون بد نشه

خلاصه رفتیم علی و نارنین زهرا رو واکسن بزنیم، نازنینزهرا خیلی گریه میکرد ولی موفق شدیدم بهش واکسن زدیم🙂🥲 بعدش اومدیم خونه و خواهر علی هم از کلاس رسید.

نازنین زهرا هم شیر خورد و خوایید

بعد عمه راحله نازنین زهرا اومد ولی زیاد نموند چون داشت میرفت جایی و کار داشت. 

بعدش عمه رویا اومد. 

نازنین زهرا یکم خوابش گرفته بود ولی شیر نمیخورد😂براب همین شیر رو با قاشق دهنش کردیم تا بخوره🙂

قرار بود که مامان جون و آقا جون علی اینجا بمونن ولی دیگه نشد ولی عمه رویا یکمی موند

تا باهم بازی کنن چون مامان جون و آقا جون خیلی زود رفتن. 

عمه با نازنین فاطمه بازی کرد و با مامان نازنین زهرا یکم حرف زد و علی با باباش رفتن هیئت. 

بعد عمه نازنین زهرا رو گزاشت رو پاش و باهاش حرف زد تا نازنین زهرا خوابید🙂😴

بعدش نازنین زهرا دوباره بیدار شد شیر بخوره ولی بازم خوابش برد😴